من که بچه جنگم و عمرم به انقلاب قد نمیده ... هر حسی دارن فکر نکنم اونقدرا قشنگ باشه مگه یه عده که توی این جریان یا به ارزش رسیدن و رفتن همون اولا ... یا یه عده که به دنیاشون رسیدن و بازم یه جورایی کامروا شدن ... خلاصه فک نکنم جز خستگی چیز بارزی پیدا کنی ...
سلام.مرسی بابت نظری که راجع به آری هان داده بودی .هم تو درست میگی هم من: آری هان 2 سال پیش مربی چین بوده و حتی در جام ملت های آسیا ایران رو 1 بر 0 میبره و به قول خبر ورزشی برانکو خاطره ی خوبی از هان نداره
سلام! ای بابا کاش اسمت رو مینوشتی! حالا در هـــــــــــــــــــــر صورت! ببین ... نمیدونم نظرت چیه در مورد انقلاب! قبول دارم که چیزی جز نابودی برای ما نداشت! اما دوران شاه هم هیچ گلی به سر ما زده نشد جز گلایل! حالا در هر صورت اینا رو میبینی خوشحالن برا اینکه! به هدف رسیدن! چه خوب چه بد! مهم هدف بود! یه ذره فک کن در موردش!
من که بچه جنگم و عمرم به انقلاب قد نمیده ...
هر حسی دارن فکر نکنم اونقدرا قشنگ باشه مگه یه عده که توی این جریان یا به ارزش رسیدن و رفتن همون اولا ... یا یه عده که به دنیاشون رسیدن و بازم یه جورایی کامروا شدن ...
خلاصه فک نکنم جز خستگی چیز بارزی پیدا کنی ...
salam khobe . khob bood khoshhal misham bazam be man sar bezani felan .....mahkom
کاش شاد می ماندند و می ماندیم.
کاش می ماندند
کاش...
با با ارشیو انقلاب
سلام.مرسی بابت نظری که راجع به آری هان داده بودی .هم تو درست میگی هم من:
آری هان 2 سال پیش مربی چین بوده و حتی در جام ملت های آسیا ایران رو 1 بر 0 میبره و به قول خبر ورزشی برانکو خاطره ی خوبی از هان نداره
انقلاب کار آدم های هیجان زده است که بعدش یا به نون و نوا میرسن و خاموش میشن و یا آرمان به صورت کم رنگتری توشون زنده میمونه و ناراضی باقی میمونن.
شاید امروز وقتی باشه برای وداع ولمس انگشتان سرد زمین
ولی وداع با چه کسی و لمس انگشتان سرد کدامین زمین
من همون غریبه ام
که از جاده ی مه آلودی با کوله باری از غم های زیبا تو رو زیر لب زمزمه می کنه
و دیگر حسی برا ی وداع نیست....
تو با من وداع می کنی وبا او می روی
اینجاست که غمی بر کوله بار غم هایم اضافه میشه
هوا مه آلوده
زمین سرده وباز هم من مثل غریبه هستم.
غریبه ای که زندگی را برای تو می خواهد و خودش را برای مرگ
پس بزار بمیرم تا وجودم راحت و روحم آزاد شه
اما نه من نباید بمیرم
باید باشمو بمونم و زجر بکشم
اینجور برام بهتره
من دیوانه ای بودم که به تو دل بستم
و تو منو سوزوندی
شاید گذر روزها برای تو فرقی نداشته باشه
اما هر روزی که به من می گذره
جای یک زخم روی قلبم میمونه
تا کی .. تاکی!!!
این قلب لعنتی میخواد بتپه
هر روز به امید هوای آفتابی از بی خوابی بیدار میشم
اما روز به روز آسمون تیره تر میشه
تو چرا ای آسمان؟؟؟
تو چرا با من سر ناسازگاری داری
نمی دونم تو بخاطر قلب من تیره شدی یا برای عذاب من
مهم نیست اصلا مهم نیست!!!
چرا که تموم میشه؟؟
یه روز زیر باران سنگ میمیرم
و خورشید بعد رفتن من دوباره می درخشه
و آسمون آبی میشه
و من آرزوی یک روز آفتابی دیگه رو به گور می برم
به امید دیدار... !!!
سلام!
ای بابا کاش اسمت رو مینوشتی!
حالا در هـــــــــــــــــــــر صورت!
ببین ... نمیدونم نظرت چیه در مورد انقلاب!
قبول دارم که چیزی جز نابودی برای ما نداشت!
اما دوران شاه هم هیچ گلی به سر ما زده نشد جز گلایل!
حالا در هر صورت
اینا رو میبینی خوشحالن برا اینکه!
به هدف رسیدن!
چه خوب چه بد!
مهم هدف بود!
یه ذره فک کن در موردش!
قربانت!
ساهرش~~~ شیوا~~~
؟!!!
کاش شاد میموندن و راضی.......................