جهان سال٬ نو می‌کند. ما سالهاست به کهنه‌گی نشسته‌ایم.
همه جای دنیا جشن است. اینجا حق عزاداری هم نداریم.
مردمان همه جا با صدای بلند به یکدیگر تبریک می‌گویند. ما به نجوا خبرهای بد را به گوش هم می‌رسانیم.
امشب ۲۰۰۹ با خسوف می‌رود. عید نداریم. جشنی نیست. اما دعا کنیم ۲۰۱۰ با طلوع همیشه جاوید خورشید آزادی و راستی به ایران عزیز بیاید.
سالهاست این دعا رو می کنیم ...
میترسم روزی برسه که بچه هامون رویای دست نیافتنی ای که همیشه با حسرت ازش یاد می کنند دیدن طلوع این خورشید باشه ...
با اینحال دعا میکنم که این ترس فقط یه ترس واهی باشه و این طلوع رو بزودی ببینیم ... بزودی ...
نا امیدی ؛ می گویند که کفر به درگاه الهی است با این حال دعا را آدم امیدوار می کند. کو امید؟
به امیدی که رسد روزی و در سایهء عدل
گرگ گوید ندریم و بره گوید بچریم!!!!
سلام ادرس یک فیلترشکن مینزنی واسم
من از دور و نزدیک‌ها خستهام
از این ظاهراً نیک‌ها خستهام
هم از مذهب زاهدان ریا
هم از دین لائیک‌ها خستهام
من از این یقین‌های ناپایدار
در انبوه تشکیک‌ها خستهام
از این خط کشی‌های بی حد و مرز
از این گونه تفکیک‌ها خستهام
از این بوق‌ها، سرخ‌ها، سبزها
من از این ترافیک‌ها خستهام
تکاپوی آبی دریا کجاست؟
از این آب باریک‌ها خستهام
ـاذالشمس روز اول دی ماه است .
فروغ روز آخر دی ماه رفته بود
سبدهای خرید در صف های طولانی می خزند
وقوطیهای خالی ماهی ، آیه های دریا را لب میزنند.
تنها شاید خورشید
از برف پر میشوم
فروغ من سفید برف های نباریده است.
والعصر روی پلک هایم شماره می زند.
سبدهای خرید پر می شوند
کسی هلم می دهد سمت تو
وقفسه های خالی
هورت می کشند تنهایی گستاخ فروغم را.
ـ خطهای اسلیمی تنم دور می خورند
کاشی آبی چشمهایت را.
من انتخاب آخر این مناره ام
اذانم را دیرتر از نماز خفتن بگو
شروع تازه ی صبح در تصویر گلهای پنج پر
وخطهای اسلیمی دور می خورند تمام بدن شب را
خورشید باش تا روز شوم
وسایه ام قد بکشد در انتهایی ترین نقطه ی مناره ای
که درخت های پیرانجیر می دهند.
ـ شبیه تو چشمهای میشی ام را میبندم .
شبیه تو بزها را می چرانم.
شبیه تو گوسفندم
وقصه تازه علف زیباترین گله من بود.
می می زنم برای نی لبکت
می می زنم با نی لبکت
و گاز می زنم نرسیده های تازه گس را
انتخاب اول من شیر است
سفید از گله ای که نیامده
وشعر،حلقه اول چوپانی ست
که اندوهش را هر غروب
زیر در ختان سترون می نوازد.
درود...
پس از مدتها با یه کار طنز در باب مقوله ی شیرین ازدواج به روزم.
خوشحال میشم یه سری بزنین و انتقادی پیشنهادی چیزی...
امیدوارم که خانمهای نازنین عکس العمل نامناسبی به این کار نشون ندن.
فعلاً...
چه اوضاعی؟
حالا من وسط ِ این دیوونه خونه چی کار می کنم ؟
نام مرا ببر
تا باورم شود هنوز
نام مرا نبرده ای ز یاد
سنگی که طاقت ضربهای تیشه را ندارد تندیس زیبا نخواهد شد , از ضربهای تیشه خسته نشو که وجودت شایسته تندیس است,,,,, اهورامزدا
.
.
درود فراوان...
و پس از مدتها یک غزل...
امیدوارم استقبال کنید، بخوانید و به شدت منصفانه نقد کنید.
ضمناً خانمها خیلی زیاده روی نکنن در انتقاد و بد و بیراه گفتن به این لولی وش مغموم.
ببخشین که نظر نذاشتم واسه این پستتون.چون فوق العاده وقت کم دارم.
چشم انتظارتان هستم.
موقتاً بدرود...
سلام بابا جواد
خوشحالم که شماها رو دارم
سلام
باز هم که آنشب خالی بود جای 2 پایهء هوسرانی!!!!!!
سلام
مرسی که اومذی
زودی به شعرام گیر بده
جبر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این حرف چه معنی داره..........چرا تو این حرفو میزنی؟چرا تو
ا .... به به به به ... نمیدونستم دختر عمو هم داریم ...
پس ازینجا : سلام دختر عمو هدی !
چه جالب که عمو جواد واسه یکی عمو جواد نیس !
از این به بعد اینجا هم هستم
با سلام از وبسایت عمو جواد عزیز به وب شما دستیابی پیدا کردم
بنام عمو جواد دیگه کاش این نام فقط مختص ایشان بود اگر همه سعی میکردند نامی برای خود اختصاصی بگذارند پتنت این وبها بصاحب ونویسنده ان منحصر میشد بهتربود
در هرصورت صلاح مملکت خویش خسروان دانند
مطالب جالبی مرقوم فرمودید ولی
همه جای جهان جشن است
انجا عزاداری اینجا درغربت گریه زاری
اینجا ناهمواری اینجا بیقراری
اینجا هموطن ازهموطن فراری
انجا نامردانی در تلاش بیعاری
انجا دسته ای به ناهنجاری
اینجا مهم نیست که چه کاری داری
انجا یک مشت تنبل طلبکارند از دولت انگاری
اینجا صدا ارام در سکوت وبی یاری
انجا اگر مریض شوی داری غمخواری