عمو جواد

یادداشت‌های پراکنده‌ی جواد رجبی

عمو جواد

یادداشت‌های پراکنده‌ی جواد رجبی

بدترین چیز

از اونجایی که "بهترین چیز رسیدن به نگاهی‌ست که از حادثه‌ی عشق تر است". به نظر شما بدترین چیز؛
1- رسیدن به نگاهی‌ست که از حادثه‌ی عشق تر نیست
2- نرسیدن به نگاهی‌ست که از حادثه‌ی عشق تر است
3- رسیدن به نگاهی‌ست که از حادثه‌ی نفرت تر است
4- رسیدن به نگاهی‌ست که کلا خشک است
5- ...
نظرات 10 + ارسال نظر
میم دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:05 ق.ظ http://navas236.blogfa.con

۵- رسیدن به نگاهی که کلا خشکه تا تو چشم تر نبینی...!
از اونجا که شاعر می گه:
"تو که نازنده بالا دلربایی
تو که بی‌سرمه چشمون سرمه‌سایی
تو که مشکین دو گیسو در قفایی
به مو گویی که سرگردان چرایی
بمیرم تا تو چشم تر نبینی
شرار آه پر آذر نبینی
چنان از آتش عشقت بسوزم
که از مو رنگ خاکستر نبینی...."

هم شاعر قشنگ گفته هم رسیدن به نگاهی که کلا خشکه تا تو چشم تر نبینی افلاطونیه. اما چیز بدی نیست. چه برسه به اینکه بدترین چیز باشه

وحید یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ق.ظ

سوالای سخت سخت طرح میکنی که کسی نتونه کامنت بذاره و تو هم بهونت برای
ننوشتن جور باشه آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر میکنی من نمیفهمم

کی من؟!
من ماست بخورم. اونم موسیر
نوشتن بهونه می‌خواد وحیدآقا نه ننوشتن

جلال رجبی یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:54 ب.ظ

به نظر من ؛ نرسیدن به نگاهی که از حادثه عشق تر باشه؛ می تونه بدترین باشه.

[ بدون نام ] یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:53 ب.ظ

اگه جواب فقط بین این 4 تا گزینس منم گزینه 4 رو انتخاب میکنم، چون بدترین حس تو دنیا به نظرم بی تفاوتیه. اونموقع که اصلا زندگی جریان نداره....

نه سمیه خانم گل گلاب. انتخاب فقط بین این چارتا نیست. واسه همین گزینه‌ی ۵ رو نقطه چین گذاشتم که اگه جرات داری چیزی اضافه کنی

سمیه یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:54 ب.ظ

یادم رفت خودمو معرفی کنم سمیه خانم گل گلاب، نویسنده کامنت قبلی :)

زمین یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:14 ب.ظ

هنوزم مثل روزایی که تو بیرجند بودی گیج میزنی گاهی ..... راستی یک کلاه داشتی ....

عمو جواد یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ب.ظ

زمین جان خیلی قدم رنجه فرمودین تشریف آوردین و باعث شدین ما صدای زمین رو بشنویم.
ولی به جان خودم من نبودم. من توی بیرجند کلاه نداشتم. اصلا و ابدا. می‌گن یه جواد رجبی بوده زمین‌شناسی می‌خونده. شاید با اون اشتباه گرفتی. حالا گیج زدن رو نمیشه تکذیب کرد ولی تهمت کلاهدار بودن دیگه از اون حرفاست.

پویا دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ

هرچی شوما بگی.

لاله شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ق.ظ

رسیدن به نگاهی که از توهم عشق تره ... هم خودش و هم تو مست چیزی میشید که از بیخ و بن اوهامه ... :(

زهرا دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:01 ب.ظ

به نظر من بدترین رسیدن رسیدن به حقیقت دروغ بودن نگاهی ست که از حادثه عشق تر است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد