چرا اقلیتهای دینی در جمهوری اسلامی ایران ملزم به رعایت حجاب هستند؟ آدرس
میتوانید خودتان مطلب را بخوانید و ببینید که پاسخ ارایه شده به طور خلاصه از این قرار است که ( نقل به مضمون )؛ هر چند رعایت حجاب همانند مسلمانان در دین آنها الزامی نیست و اقلیتها از نظر اسلام آزادند طبق دستورات دین خود عمل کنند ٬ اما چون :
۱- مسلمانان با نگاه کردن به آنان به گناه و فساد دچار میشوند .
۲- بیحجابی اقلیتها باعث میشود کم کم مسلمانان نیز در این زمینه لاابالی شوند .
۳- تفکیک و تشخیص مسلمانان و غیر مسلمانان در جامعهی امروزی غیر ممکن است و نمیشود انتظار داشت همه شناسنامه همراه خود داشته باشند !
بنابراین آنها هم باید حجاب حکومتی را رعایت کنند .
نویسندهی متن مذکور یا خود اطلاع چندانی از احکام فقهی ندارد یا فرض را بر این گذاشته که خوانندهاش تا کنون هیچ رسالهای به دست نگرفته و از بیاطلاعی او سو ء استفاده میکند . بیایید به بررسی موردی استدلالها بپردازیم ؛
۱- در حالیکه نویسنده نگاه کردن به اقلیتهای بی حجاب را باعث فساد میداند مراجع تقلید شیعه نظری عکس این دارند . تقریبا تمامی مراجع تقلید نگاه کردن ( بدون قصد لذت ) به قسمتهایی از بدن زنان غیرمسلمان که معمولا توسط آنها پوشانده نمیشود را بیاشکال میدانند ٬ و برای ذکر مصداق تقریبا همهی این مراجع ٬ سر و گردن ٬ دستها و پاها تا زانو را عنوان کردهاند [ تمامی رسالههای توضیحالمسایل . بخش احکام روابط ] . یعنی اگر من فردی شیعه باشم که خود را موظف به تقلید از یک مرجع میداند و روبروی من یک زن مسلمان چادری که فقط صورت و دستهایش دیده میشود نشسته باشد و در کنار او یک زن مسیحی با بلوز دامن و بدون روسری و جوراب ٬ وظیفهی دینی من در برخورد با این دو کاملا یکسان است ( حالا این تبعیض رفتاری با این دو زن از کجا آمده مطلب مفصل دیگریست ). میتوانم با خیال راحت به هردوی آنها چشم بدوزم اگر قصد لذت نداشته باشم و نمیتوانم به هیچکدامشان نگاه کنم اگر ...
اصولا با کمی دقت میتوان فهمید که از نظر فقها در روابط زن و مرد ٬ نوع نگاه کردن است که حرمت آنرا تعیین میکند . یعنی اگر یک مقلد بتواند بدون شهوت نگاه کند و به گناه هم نیفتد ٬ موی و گردن و دست و پا که هیچ ٬ اجازهی دیدن و حتا تماس با حریمهای خصوصیتر را نیز مییابد . آنچنانکه در شرایط اضطراری و یا برای درمان بیماران ٬ این مجوز صادر شده . { اینکه در شرایط عادی ٬ مراجع حتا نگاه کردن بدون شهوت به بدن نامحرم را حرام میدانند بر این فرض استوار است که این امر مقدمهی گناه است و انجام عملی که مقدمهی گناه باشد حرام است ولو اینکه فینفسه گناه نباشد } . و اگر نگاه این مقلد ٬ از سر شهوت باشد خواه به موی زن غیرمسلمان نظر کند خواه به سنگ یا چوب یا گوسفند و یا به چادر یک زن مسلمان عملش معصیت است .
بنابراین آیا بهتر نیست که حکومت دینی به جای تعمیم و گسترش دامنهی بایدها و نبایدها حتا فراتر از آنچه علمای دین میگویند ٬ به فکر بالا بردن ظرفیت شهروندان خود باشد ؟ حق با مسوولان است . اگر دختری از هر مذهبی اجازه یابد بدون روسری در خیابان قدم بزند ٬ تمام جوانان شهر در پیش روان میشوند . اما آیا جوانهای سی سال و حتا 25 سال قبل ، یعنی پس از انقلاب و قبل از اجباری شدن حجاب ، تا همین اندازه بیظرفیت بودند ؟ امروزه جوانان ایرانی بیجنبهترین جوانان دنیا در برابر جنس مخالفند . مقصر کیست ؟
۲- استدلال دوم نویسنده از قبلی هم جالبتر است . فرض نویسنده در این استدلال آن است که زنان مسلمان ، انسانهایی سست عقیده هستند که اگر دیگران را بیحجاب ببینند ، آنها هم دلشان میخواهد . میپرسم آیا تاوان سستعنصری مسلمانان را باید اقلیتها بپردازند ؟ و اگر قوانین حکومتی مبنایی فطری ، دینی و عقلانی دارد ، چرا زنانی که غالبا به اصل دین اعتقاد دارند باید از آن گریزان باشند و نشود آنها را به رعایت خودخواستهی این قوانین سوق داد ؟
۳- گمان ندارم نیازی به پاسخگویی برای این بخش باشد . فقط بگویم که دلیل سوم به این میماند که نیروی انتظامی حکم دهد : هیچ زن و شوهری حق ندارند در خیابان دست یکدیگر را بگیرند و یا دوشادوش هم راه بروند. چون ممکن است کسانی که نسبتی با هم ندارند نیز این کار را انجام دهند ، ما که نمیتوانیم شناسنامهی همه را کنترل کنیم !!!
گویی در این مملکت بر خلاف تمام دنیا اصل بر اتهام است نه برائت .
هم.ن طور که خودت گفتی وبلاگت خیلی مسخرست
سلام
بابت لینک ممنونم منم به شما لینک دادم
کسایی که به خودشون حق میدن دربارهی زندگی دیگرون نظر بدن یه مرضی چیزی دارن.....به جان خودم
بابت بودنتون ممنون عمو جواد ...
ببین عزیز دو تا سه اشکال میشه تو متنت پیدا کرد
اولاْ یکی از شرایط زندگی کردن تو هر مملکتی اینه که قانون اون مملکت رو رعایت کنیم (قانون ما هم میگه هیچ کس با لباس کمتر از حد جایز حق عبور و مرور رو نداره حتی سفرای خارجی که وارد این کشور میشن )
ثانیاْ دین ما دینی نیست مثل مسیح و یهود که هر خاخام به صورتی که خودش باهاش حال میکنه بنویسش و تا به حال تغییر نکرده پس ما دقیقاْ داریم دستور خدا رو انجام میدیم و ربطی به قانون گذار و شیخها و غیره هم نداره
ثالثاْ کسی که با دیدن یک زن نامحرم (به هر شکلی) زندگیشو از دست میده اون اعتقاد درستی نداره به ظرفیت و جنبه زیاد ربطی نداره
و در آخر هم اینکه ما جوانان اگه به این نتیجه برسیم که دینمون درسته و اونچیزی که بزرگان دینمون در عصر ما میگن درسته همچین داستانهایی در مملکت ما نیاز به نوشتن پیدا نمیکنه شما یک جوان وهابی رو نگاه کن براش کشتن ۳ جوان شیعه مثل حکم رفتن به بهشته چون بزرگ دینیشو اینو گفته دیگه چرا و چیه و کیه براش اصلاْ مهم نیست
ببخشین طولانی شود منتظر جوابم هستم
خدانگهدار شما
دوست عزیز که خیلی هم مهمی- خوشحالم که کسی اینجا نظر داده که تایید کنندهی صرف نظرات من نیست . در پاسخ به ایراد اولت باید بگم ظاهرا اشتباه متوجه شدی . بحث در التزام نیست در اعتقاده . در صحت و سقمه . من نمیگم تا وقتی این قانون هست باید بیقانونی کرد ٬ میگم این قانون به نظر من اشتباهه . تو که عقیده نداری هر چیزی قانون مملکته از نظر دینی و عقلی هم درسته . فقط بدون که سالانه دهها قانون تو این مملکت عوض و یا حتا برعکس میشه .کار مجلس همینه . حتا قانون اساسی رو هم تغییر میدن و به هیچ جا برنمیخوره . سال ۶۸ . چون قانون کشور رو هم چند انسان نوشتن و اگه کسی اشتباهاتشو متذکر نشه زمینه برای اصلاحش بوجود نمیاد . همونطوریکه وقتی مرحوم رجایی قانون الزام حجاب رو تصویب کرد ٬ فکر میکرد قانون قبلی که توی دو سه سال اول انقلاب وجود داشت اشتباهه . آیا علما و رهبران دینی اون چند سال اول هم اعتقاد به الزام حجاب همگانی داشتند و نمیگفتند ؟ و اجازه میدادند مردم گناه کنند ؟ مردمی که بیشتر از هر موقعی گوش به فرمانشون بودند .
ثانیا .اتفاقا گیر من اینه که اگه دین ما تغییر نکرده و اون چیزی که مراجع تا حالا همه در موردش اجماع داشتند حرف خداست ٬ چرا قانون جمهوری اسلامی حلال خدا رو حرام میکنه؟ آیهی اول سورهی تحریم دستور میده چیزی رو که خدا حلال کرده بر خودت حرام نکن .
ثالثا . ممکنه . بی اعتقادی از کجا ناشی میشه؟ در ضمن میلیونها انسان بدون اعتقاد دینی توی دنیا وجود دارن که در مقابل جنس مخالف مثل اکثر جوونای ایرانی بیاراده نیستن . تنها چیزی که دارن ظرفیت و نگاه غیر جنسیه .
و در آخر اگه همچین تفکری توی وهابیت وجود داره ٬ آیا ما به حال اون جوان وهابی که کورکورانه به حرف دیگری گوش میده ( هرکی میخواد باشه ) تاسف نمیخوریم؟ پس خودمون اینجوری نباشیم .