بالاخره بعد از چند سال مشهد یه برف درست وحسابی به خودش دید. جاتون خالی اول صبح به یاد قدیما برای خودم برف و شیره درست کردم و زدم تو رگ (گیرم به جای شیرهی دست نیافتنی از عصارهی شربت آلبالوی شکرکی استفاده کرده باشم)
پدرم میگه توی ولایتشون یه ضرب المثل دارن که میگه: وای بر برف٬ وای بر دگر روز برف
البته من سرچ کردم و دیدم به صورت: وای از برف٬ وای بر دگر روز برف٬ و نیز وای از برف٬ وای از صباح برف هم در جاهایی استفاده میشه.
غرض اینکه نمیدونم چرا مدتیه هر وقت برف میاد یاد این مثل میافتم